خوب من
خوب من :
از این که درخت/ زبان گلایه بگشاید/ می ترسم !
چقدرزود تر از درخت ها
پیر شده ام
در ذهنم تصویری از چیزی نیست
مخاطبان غائب اند
حتا رجعت چشم براهی خبری
شادمانی را
در آیینه ی ذهنم متبلور نمی کند
سیری دوباره کن رفیق
روز نه روز دلخواهست
تا دلم بخواند آوازی
- و ماه هم
آینه ی تنهایی ست
خوب من
با این چراغ به جایی نمی رسیم
+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴ خرداد ۱۳۸۷ ساعت ۳ ب.ظ توسط محمد شریفی
|