مصاحبه با ایسنا خوزستان -مهرماه 1389
يك شاعر گفت: در دهههاي گذشته كار ترجمه به مراتب فراگيرتر و بيشتر از قبل
بوده كه از جمله علتهاي آن ميتوان به وجود اينترنت اشاره كرد.
محمد شريفي در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در
خوزستان بيان كرد: ترجمههاي باري به هر جهتي ممكن است باعث آسيبرسي
به فرهنگ و زبان شوند. اين در حالي است كه متاسفانه هماكنون نشر ترجمه كتاب
حتي براي ناشران مقرون به صرفه نيست.
او ادامه داد: نميتوان از اين حق بگذريم كه كار ترجمه در ادبيات ما بيتاثير
بوده است. شايد فقر شناخت هنرمندانمان عدم ترجمه آسيبهاي زبان باشد.
به اين معني كه ادبيات معاصر ما كمتر ترجمه شده و در نقاط مختلف دنيا در
دسترس عموم قرار ميگيرد.وي افزود: در دهههاي گذشته كار ترجمه به
مراتب در جامعه ما فراگيرتر و بيشتر بودهاما در حال حاضر بيشتر ترجمهها
تخصصي و به ترجمه كتابهاي فني محدود شده است.
شايد بتوان يكي از علتهاي اين امر را وجود و گسترش اينترنت در ميان
مردم دانست كه باعث شده مردم كمتر به سراغ كتاب بروند. از ديگر عوامل
ركود ترجمه ميتوان به برگشتناپذير بودن بار مالي آن براي مترجم اشاره كرد
زيرا از طريق اينترنت به راحتي ميتوان با اكثر كتابهاي دنيا ارتباط برقرار كرد.
او خاطرنشان كرد: متاسفانه ديگر حتي كار نشر ترجمه كتاب براي ناشران مقرون
به صرفه نيست. البته بنده معتقدم كه لمس كتاب در دست خواننده ارزش و اعتبار
بيشتري نسبت به مطالعه آن از طريق اينترنت دارد. اين در حالي است كه هماكنون
اكثرا از كتابهاي مرجع ترجمه شده در گذشته استفاده ميكنند. به اين معني كه ما
در حال حاضر كمتر با كتابهاي ترجمه جديد و معاصر آشنا هستيم و در دسترسمان
است.
شريفي تاكيد كرد: دهههاي 40 و 50 زمان اوج ترجمه كتاب در كشور به شمار
میرفته كه ترجمه آن در حال حاضر نسبت به آن زمان بسيار كمتر شده است.
اين محدود شدنها همه به علت نبود سرمايهگذاري ناشرين ميباشد.
در گذشته ارتباط و داد و ستد ميان ناشران و مترجمان از بار مالي و معنوي بسيار
قويتر و بيشتر ي برخوردار بود.وي ادامه داد: ترجمههاي باري به هر جهتي
ممكن است آسيبهايي به زبان وارد كرده باشد.
كسي كه ترجمه سردستي و آبكي انجام ميدهد ممكن باعث بروز آسيبهايي به زبان
شود. در كار ترجمه نميتوان تمام زواياي فرهنگ آن اجتماع را در ترجمه وارد كرد.
بايد كاري را ترجمه كرد كه نزديك به فرهنگ جامعه باشد. البته در اين امر كار
ترجمه رمانها و داستانها 80 درصدموفق تر از ترجمه شعرها و نزديك سازي
آنها به فرهنگ جامعه بوده است زيرا داستان را ميتوان به فرهنگ خودمان
نزديك كرد.
در ترجمه حتي شناخت فرهنگ آن كسي كه دارنده اين متون است لازم بوده و
بايد تعاملي وجود داشته باشد.او يادآور شد: مطمئنا مزاياي ترجمه در زبان
بيش ازمعايب آن است. به طور ناخودآگاه در خواننده هنگام خواندن كتاب اين
حس به وجود ميآيد كه ارزشي به ارزشهاي دروني و فكري آن پس از خواندن
اين كتاب افزوده شده است.
پس نميتوان گفت از خواندن كتاب ترجمه شده متضرر شديم.
حتي آن بخشي از معنا را كه در كتاب قبول نداريم، ميخوانيم اما قبول نداريم.
پذيرش و عدم پذيرش معناهاي موجود در كتاب بستگي به شخص خواننده دارد
كه نظرها و سلايق در اين زمينه متفاوت است.
به باور اين شاعر؛ در بررسي آسيبها و مزايا ترجمه در زبان نميتوان گفت
چند كار ترجمه چند درصد آسيب و به چه ميزان مزايا به فرهنگ و زبان ما وارد
ساخته است بلكه اين موضوع امري كاملا نسبت بوده و تاكنون كسي آمارگيري
در اين خصوص انجام نداده است.شريفي در توضيح رسالت مترجم صداقت را
از ضروريات كار و دانست و گفت: مترجم حتما بايد در كار ترجمه صادق باشد.
بايد آن چه منظور نظر نويسنده اثر بوده را همان طور صادقانه و بدون هيچ گونه
دخل و تصرفي در اختيار مخاطب قرار بدهد. شما زماني كه اهل فن نباشيد و بخواهيد
كاري را انجام دهيد مطمئن باشيد كار به صورت بنيادي و زيربنايي انجام نخواهد شد.
آدم بايد در هر كاري اهل فن و كننده كار باشد.
وي ادامه داد: در صورتي كه بخواهيم مخاطبان كتابهاي ترجمه شده و وضعيت
آنها را دستهبندي كنيم خواهيم ديد كه يك عده مخاطب علاقهمند به خوانش اين
نوع كتابهاي ترجمه شده هستند و اگر كتاب مورد نظرشان زير سنگ هم باشد
آن را پيدا كرده و مطالعه ميكنند. البته نوع كتاب بسته به سليقه و نظر مخاطب
دارد كه مخاطبان اين بخش را قشر خاصي تشكيل ميدهند. متاسفانه قشر عام
هيچ وقت از مقوله فكري خود استفاده نميكند و هميشه و در هر زمينهاي مخاطب
خاص است كه ميتوان بر اساس آن آمارگيري كرد.
به گفته شريفي؛ مخاطب عام به صورت سفارشي از سوي دوستان به سمت كتاب
ميرود و در برخي موارد تنها از كتاب به منظور تزيين و تكميل كتابخانه خود
استفاده ميكند. به همين خاطر،دستهبندي در زمينه وضعيت مخاطب كتابهاي
ترجمهاي نميتوان كرد.